کد مطلب:314481 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:199
آقا جان فرزندم را از شما می خواهم
جناب حجة الاسلام آقای حاج شیخ علی اكبر قحطانی در یادداشتی 3 كرامت به دفتر انتشارات مكتب الحسین علیه السلام نوشته اند، به ترتیب ملاحظه می فرمایید:
1. این جانب علی اكبر قحطانی حائری شب هشتم محرم الحرام 1421 ق پس از مراجعت از مجلس عزای امام حسین علیه السلام متوجه شدم كه پسر دوازده ساله ام به منزل نیامده است.
تا نزدیك صبح در كوچه ها و خیابان ها سرگردان و حیران بودم كه این عزیز را پیدا كنم. سرانجام معلوم شد تصادف كرده و در بیمارستان بستری است. و نوع بیماری هم ضربه مغزی می باشد. و امیدی هم به زنده بودن او نیست خیلی دلم شكست و مضطرب
[ صفحه 433]
شدم و به حضرت عباس علیه السلام استغاثه نمودم و ایشان را صدا زدم و عرضه داشتم آقاجان، فرزندم را از شما می خواهم و بالاخره پس از هشت روز بی هوشی در حالی كه مأیوس بودیم، عنایات حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام شامل شد. و لطف حضرت شفایش داد.
السلام علیك یا اباالفضل العباس علیه السلام و رحمة الله و بركاته
علی اكبر قحطانی حائری، سوم شوال المكرم، 1421 ق
1. این جانب علی اكبر قحطانی حائری شب هشتم محرم الحرام 1421 ق پس از مراجعت از مجلس عزای امام حسین علیه السلام متوجه شدم كه پسر دوازده ساله ام به منزل نیامده است.
تا نزدیك صبح در كوچه ها و خیابان ها سرگردان و حیران بودم كه این عزیز را پیدا كنم. سرانجام معلوم شد تصادف كرده و در بیمارستان بستری است. و نوع بیماری هم ضربه مغزی می باشد. و امیدی هم به زنده بودن او نیست خیلی دلم شكست و مضطرب
[ صفحه 433]
شدم و به حضرت عباس علیه السلام استغاثه نمودم و ایشان را صدا زدم و عرضه داشتم آقاجان، فرزندم را از شما می خواهم و بالاخره پس از هشت روز بی هوشی در حالی كه مأیوس بودیم، عنایات حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام شامل شد. و لطف حضرت شفایش داد.
السلام علیك یا اباالفضل العباس علیه السلام و رحمة الله و بركاته
علی اكبر قحطانی حائری، سوم شوال المكرم، 1421 ق